7 اشتباه رایج کارآفرینان در همکاری با همکاران
1.زود استخدام کردن
اولین اشتباه رایج این است که، خیلی از کارآفرینان یا خیلی زود همکار استخدام میکنند و یا خیلی دیر. اغلب کارآفرینها، مخصوصاً در اوایل کارشان، هنوز کسبوکارشان به ثباتی نرسیده است و هنوز بهاندازهی نیاز خودشان درآمد ندارند و خیلی سریع فرد و یا افرادی را استخدام میکنند و منتظرند که این افراد کسبوکارشان را به سوددهی برسانند. به عبارتی، خودشان نتوانستهاند کسبوکارشان را به سوددهی برسانند و از آن افراد جدید انتظار دارند که مشکلات کسبوکارشان را حل کنند و خیلی سریع کسبوکارشان را به سوددهی برسانند.
به نظر شما، زمان مناسب مخصوصاً برای استخدام اولین همکار چه موقع است؟
بهترین زمان برای استخدام زمانی است که شما بتوانید حقوق 3ماه تا 6ماه همکارتان را به او بدهید. به عبارتی؛ اگر همکارتان وارد کسبوکارتان شود و حتی سودی برای شما ایجاد نکند، شما باید بتوانید حداقل پساندازی داشته باشید تا حقوق همکارتان را 3 تا 6ماه آینده پرداخت کنید. بعضی از کسبوکارها میگویند حتی تا یک سال آینده هم باید بتوانیم پیشبینی کنیم که بتوانیم حقوق را پرداخت کنیم.
پس اگر کسبوکارتان هنوز به سوددهی نرسیده است و مشکلات اساسی کسبوکارتان را هنوز حل نکردید بههیچعنوان همکار استخدام نکنید چون کار بهشدت خطرناکی است. استخدام هم یکی از منابع هزینهای بالا است.
2. دیر استخدام کردن
اشتباه دیگری که بهاندازهی همان زود استخدام کردن در مورد قبل میتواند خطرناک باشد، دیر استخدام کردن است. خیلی از کارآفرینان حدود ده الی بیست سال است که کار میکنند اما هنوز جرئت نکردند یک فرد جدید را در کسبوکار خود راه دهند و کارهای کسبوکارشان را واگذار کنند.
فکر میکنند که هیچکسی بهتر از خود آنها کارها را نمیتواند انجام دهد و تا آخر عمرشان درواقع کارمند کسبوکار خود هستند. این افراد اگر درجایی استخدام شوند و کار کنند خیلی راحتتر و بیدردسرتر است تا اینکه برای خودشان کار کنند. پس بهموقع استخدام کنید و در اولین فرصت که توانستید حداقلها را فراهم کنید حتماً همکار استخدام کنید.
3. استخدام در بحران
اشتباه رایج دیگر که اتفاق میافتد؛ این است که، در شرایط بحرانی همکار استخدام میکنیم. کسبوکارمان دچار یک مشکلی میشود؛ مثلاً، سود کسبوکارمان کم میشود یا یک آسیبی میبینیم، مشتریانمان کم میشوند و… و در همان شرایط همکار استخدام میکنیم. بهجای کمک به کسبوکارمان این بحران را بهنوعی تشدید میکنیم.
این را حتماً شنیدهاید که میگویند: یک همکار جدید مانند سوختی است که وارد کسبوکار میشود. وقتیکه کسبوکارتان دچار بحران باشد ورود یک همکار جدید نهتنها این بحران را کم نمیکند بلکه مانند یک سوخت آن را مشتعلتر میکند. پس بههیچعنوان در شرایط بحرانی همکاری را استخدام نکنید. حتی اگر در شرایط بحرانی یکی از همکارانتان مجبور به ترک کار شد، دیگر همکارانتان و یا خودتان جایگزین آن شوید تا شرایط بحرانی پایان یابد.
4. تصمیمگیری احساسی در استخدام
اشتباه رایج دیگر این است که، در اغلب موارد کارآفرینان احساسی تصمیم میگیرند. در دنیا میگویند که مدیران ایرانی اغلب در تصمیمگیریهای خود احساسی و بهدوراز منطق عمل میکنند. یک روز حالشان خوب است و تصمیم به استخدام همکار و انجام تبلیغات میگیرند، اما در فردای آن روز با توجه به حالشان ممکن است همان همکارها را اخراج و یا تصمیمات دیگری بگیرند.
درنتیجه خیلی احساساتتان را در تصمیماتتان دخالت ندهید و فقط از درصد خیلی کمی از آن استفاده کنید. اما سعی کنید بیشتر بر اساس منطق تصمیم بگیرید و سطح احساستان را کاهش دهید.
5. واگذار کردن کارها
بسیاری از کارآفرینان، همکار استخدام میکنند ولی کاری به آنها واگذار نمیکنند و یا کارها را نصفه و نیمه به آنها میسپارند که در عوض دردسرهای خودشان را افزایش میدهند. ممکن است بعداً به این نتیجه برسند که اگر این کارها را خودشان انجام میدادند، بهتر و بهصرفهتر بود.
دلیل اصلی آن این است که واگذار کردن را بلد نیستیم و فکر میکنیم اگر همکاری استخدام کنیم و به او بگوییم که چهکاری انجام دهد کافی است و توقعات خیلی زیادی هم از او داریم.
6. نظارت بر همکاران
مشکل دیگری که بین کارآفرینان رایج است این است که، برای حفظ کردن همکاران هیچ نظارتی ندارند؛ اگر هم روزی همکارشان، آنها را ترک کند عصبانی میشوند. پس باید روزانه کارهایی انجام دهیم تا همکاران در کسبوکار ما حفظ شوند و به حفظ کسبوکارمان کمک کنند.
7. دیر اخراج کردن
خیلی دیر اخراج میکنیم! میدانیم که همکاری را باید اخراج کنیم اما خیلی دیر این کار را انجام میدهیم و صبر میکنیم تا آن همکار به کسبوکار ما خسارت وارد کند و بعد او را اخراج میکنیم.
پس یکی از کارهای اساسی که مدیران باید انجام دهند بهموقع اخراج کردن است.