شراکت یکی از موضوعاتی است که آثار خوب و بد فراوانی برای آن وجود دارد.
مهمترین ارکان مشارکت در خرید ملک
ماده 1 عنوان قرارداد
ماده 2 مشخصات طرفین در قرارداد مشارکت خرید ملک
ماده 3 موضوع قرارداد
ماده 4 زمان و مکان قرارداد
ماده 5 میزان آورده طرفین قرارداد
ماده 6 تعیین نحوه پرداخت سود و زیان و هزینهها
ماده 7 محرمانگی اطلاعات در قرارداد
ماده 8 مرجع حل اختلاف
ماده 9 نسخ قرارداد
ماده 10 امضای طرفین قرارداد
ضربالمثل معروفی هست که میگه اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک میگرفت.
قدیمیها با این قبیل مثلها میخواستند بگویند که شریک شدن در ملک و املاک خطرهای فراوانی برای دو طرف به همراه خواهد داشت.
از اختلاف و دعوا گرفته تا لج و لجبازی که نهایتاً به ضرر هر دو طرف منتهی خواهد شد.
اما بههرحال خیلی وقتها پول یک نفر برای انجام یک کار یا خرید یک ملک کفایت نمیکند و وی برای از دستندادن سود احتمالی برای خود شریک یا شرکایی میگیرد.
شراکت یکی از عقود و قراردادهایی است که به طور خاص در قانون مدنی مشخص شده است و اصطلاحاً به آنها عقود معین میگویند.
هرچند قانون تمام زوایای این قرارداد را مشخص کرده است و از این بابت جای نگرانی نیست، کسی که تصمیم میگیرد از این قرارداد بهره بگیرد باید بداند که هر کس خربزه میخورد پای لرزش هم باید بنشیند.
یکی از معضلات این رابطه حقوقی زمانی خودش را نشان میدهد که شریک بخواهد سهمش را به شخص دیگری بفروشد و با هیچ قیمتی راضی به توافق با شریک سابقش نشود.
در این حالت چند سؤال پیش میآید؛
آیا شریک دیگر میتواند مانع فروش سهم شریک به دیگری شود؟
آیا میتواند خودش سهم شریک را خریداری کند؟
آیا شریک بر خریدار دیگر اولویت دارد و چنانچه فروشنده تمایل به فروش سهم خود به او را نداشت آیا اجبار وی ممکن است؟
اگر شما مثلاً با کسی در مالکیت زمینی شریک هستید و او قصد فروش سهم خود را از زمین مشترک دارد و میخواهد پای شخص سومی را در معامله باز کند تا شما را از میدان به در کند، خیلی نگران نباشید؛ در این حالت شما میتوانید بهمحض اطلاع، سهم شریکتان را به همان قیمتی که به دیگری فروخته است بخرید، یعنی سهم او را به ملکیت خود درآورید و خریدار را از دور خارج کنید؛ بهاینترتیب شما مالک تمام مال میشوید.
اگر شریکتان سهم خود را به دیگری منتقل کرد، شما که با او شریک بودهاید میتوانید مال را از چنگ خریدار در آورید، البته در صورتی این حق برای شما به وجود میآید که او سهمش را فروخته باشد. پس اگر شریکی سهم خود را صلح کند (عقد صلح یعنی کسی بدون گرفتن عوض مقداری از مال یا منفعت، مال خود را به کسی واگذار کند یا از طلب یا حق خود به نفع او بگذرد) شریک دوم حقشفعه ندارد و این موضوع راه فراری است برای اینکه بتوان حق شفعه به وجود آمده برای شریک را از بین برد.
در خیلی مواقع طرفین برای اینکه حق به وجود آمده برای شریکشان را بهنوعی از بین ببرند، معامله انجام شده را بهصورت فروش ملک انجام نمیدهند تا شفیع نتواند با استناد به آن، از حق خود استفاده کند. اما اگر شفیع بتواند در مراجع قضایی ثابت کند هدف معامله بیع یا همان فروش بوده، ولی با عنوان صلح منتقل شده است این حق برای او قابل اعمال خواهد بود.
حال که نوبت به خریدار رسیده و شما برای گرفتن مالی که خریده است به سراغش رفتهاید، ممکن است او بخواهد مبلغی بیشتر از آنچه به فروشنده داده عایدش شود، این در حالی است که قانون اجازه این کار را به او نمیدهد و شریک هنگام استفاده از حقشفعه باید مبلغ را که خریدار پرداخته است، نه کمتر و نه بیشتر به او بدهد. در اصطلاح حقوقی به صاحب این حق که همان شریک دیگر فروشنده است، شفیع میگویند.
اگر شما با برادرتان در اتومبیلی شریک بودهاید و اکنون او، سهم خود را به دیگری فروخته است، برایتان خبر خوبی نداریم، چون شما نمیتوانید از حق شفعه استفاده کنید؛ شفعه زمانی به وجود میآید که مال مشترک شما و دیگری غیرمنقول (مثلاً زمین) باشد، یعنی مالی که نتوان آن را از محلی به محل دیگر منتقل کرد، به صورتی که اگر منتقل شود باعث خرابی یا نقص مال یا محل آن شود. حال شاید این سؤال برایتان پیشآمده باشد که آیا اخذ به شفعه در خریدوفروش آپارتمانها نیز قابل اعمال است؟
به نظر میرسد به علت اینکه مالکان آپارتمانها فقط مالک مطلق سهم اختصاصی خود یعنی بنای بدون زمین هستند و در زمین، مالکیت مشاعی بهصورت حق استفاده از مشاعات است، اخذ به شفعه جاری نخواهد بود.
بد نیست بدانید که حقشفعه در مورد ساختمان یا درخت خانه مشترک که بدون زمین آن فروخته میشود نیز به وجود نخواهد آمد.
اگر تعداد مالکان بیش از دو نفر باشد در مورد ایجاد حقشفعه معلوم نیست از شرکای باقیمانده کدامیک حق اخذ به شفعه را پیدا میکنند.
اگر برای شما حق شفعه به وجود آمده است و میخواهید این حق را اعمال کنید باید بدانید که این حق، فوری است، بنابراین درنگ و تأخیر در اخذ شفعه سبب ازبینرفتن حقتان میشود پس زود دستبهکار شوید. مهلت عرفی اجرای این حق معمولاً از تاریخ آگاهی از وقوع معامله است.