شما خلق نشدهاید! خالق زندگی خودتان هستید.
- نویسنده : سبحان قاسمیان
- سایر آثار نویسنده : کتاب کارمندی یا کار آفرینی؟ _ کتاب ۱۲ ماه یا ۱۲ سال؟
- مقالات مرتبط : پیش انداز مالی برای کسبوکار
اغلب ما فکر میکنیم که سطح زندگی فعلی ما ناشی از محیط اطراف ماست. مثلاً در کجا متولد شدیم؟ در چه خانوادهای رشد کردیم؟ به چه مدرسه یا دانشگاهی رفتیم؟ و در کجا کارکردیم؟خبر ترسناکی برای شما دارم. نقش این عوامل در زندگی شما بسیار کم است. این عوامل تحت کنترل شما نبوده و نیستند. اما چه عاملی سطح زندگی ما را تعیین میکند؟
من خالق زندگی خودم هستم
چقدر درآمد دارید؟ در کجا زندگی میکنید؟ سطح خانواده شما چگونه هست؟ با چه کسانی دوست هستید؟ دیگران با شما چه رفتاری دارند؟ سطح سلامتی شما چگونه هست؟ و…
تمام این موارد را خودتان خلق کردهاید و میتوانید خلق کنید. اما چگونه؟ هر آنچه که امروز هستیم و داریم ساخته ذهن ما هستند. دقیقاً ساخته خود ما. پسازاین به بعد هر چیزی که نیستید را به گردن محیط اطرافتان، انسانها، دولت، آبوهوا و… نیندازید.
زندگی ما ساخته ذهن ماست. هر چیزی که ذهن ما دوست داشته باشد به آن خواهد رسید.
تبدیل فکر به نتیجه
کتابهای زیادی در مورد اینکه اگر به چیزی فکر کنید خیلی سریع به آن خواهد رسید. مثلاً کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» یا کتاب «راز» به همین موضوع اشاره میکنند. اما کار به این راحتی هم نیست. روی تختتان دراز بکشید و به ثروت فکر کنید. روزها فکر کنید. اگر کاری انجام ندهید مجبور میشوید حتی تختتان را بفروشید تا از گرسنگی تلف نشوید!
آنچه که کتابهای موفقیت در مورد فکر کردن در مورد هدف و موفقیت گفتهاند کاملاً درست است! اما فقط بافکر کردن بهجایی نخواهید رسید.
افکار شما انتظارات شمارا میسازد. برای رسیدن به انتظارات باید کارهایی انجام دهید. از بین کارهایی که انجام میدهید تعدادی از آنها شمارا به هدفهایتان میرسانند. درنهایت به نتایجی که به آنها فکر میکنید میرسید.
حلقه گمشده بین فکر کردن و نتیجه گرفتن پیدا شد. اقدام، اقدام و اقدام. برای رسیدن به هدفهایتان علاوه بر فکر کردن باید کارهایی هم انجام دهید. اما فکر کردن اولین مرحله است.
بیشتر فکر کنید
برای اینکه انتظارات خودتان از زندگی را بالاتر ببرید باید خواستههایتان را هرروز بیشتر ببینید. با جزئیات بیشتر ببینید. مثلاً میخواهید خانهای مناسب خودتان داشته باشید. این خانه در کجا قرار دارد؟ نمای آنچه شکلی است؟ اندازه آن چقدر است؟ رنگ، تزئینات و امکانات آن چگونه است؟ و…
شاید این کار برایتان مسخره به نظر برسد اما شما تا به چیزی فکر نکنید هرگز به آن نخواهید رسید. اگر منتظرید که بدون فکر کردن به چیزی برسید در حال فریب دادن خودتان هستید. یا اینکه واقعاً نمیخواهید به چیزی برسید!
لیستی از چند هدف مهم خودتان را بنویسید. متن یا تصویر هدفتان را در جلوی دیدتان قرار دهید. هرروز در حد 5 دقیقه به یکی از آنها فکر کنید و با جزئیات زیاد آنها را تصور کنید. مثلاً اگر پنجره خانه مورد هدفتان را باز کردید چه تصویری در بیرون دوست دارید ببینید.
از مغزتان محافظت کنید
من به افراد زیادی پیشنهاد دادهام که به خواستههایشان فکر کنند. به آنها تمرین میدهم که هرروز فقط 5 دقیقه به خواستههایشان فکر کنند. بسیاری از افراد در این تمرین ساده متأسفانه موفق نمیشوند. بعد از یک یا دو روز کنار میگذارند.
این افراد را بیشتر بررسی کردم. چرا خیلی از افراد حاضر نیستند حتی چند دقیقه وقتشان را صرف فکر کردن به هدفهایشان بکنند؟ مشکل بزرگی را کشف کردم.
مغز افرادی که حاضر نیستند به هدفها و خواستههایشان فکر کنند کاملاً پر است! آنقدر پر است که حتی جا برای یک کلمه دیگر و یا یک تصویر دیگر ندارد! اگر حافظه گوشی شما پیغام دهد که ظرفیت حافظه پر است چه میکنید؟ آیا فایلی را کپی میکنید و دوباره با پیغام حافظه پر است مواجه میشوید؟ اگر این کار را میکنید در حال وقت تلف کردن هستید.
من هم وقت زیادی را با افرادی که مغزشان پر بود و هست تلف کردم. روزها به آنها میگفتم که رفتارتان را تغییر دهید. فکرتان را تغییر دهید. اما یک نکته ظریف را متوجه نشده بودم. مغز اغلب ما پر است. اما از چه چیزی پر است؟
مغز ما با چه اطلاعاتی پر است؟
مغز اغلب ما بهصورت طبیعی با اطلاعات منفی پر میشود. مغز تمایل خیلی بیشتری برای واردکردن اطلاعات منفی دارد. چرا مغز تمایل به جذب اطلاعات منفی دارد؟
مغز اطلاعات منفی را سریع جذب میکند تا از ما در مواقع خطر محافظت کند. مغز بهشدت با ریسک کردن مخالف است. حتی با جابجا شدن هم مخالف است. اغلب ما کاملاً تحت سلطه مغزمان هستیم. مثلاً میدانیم که صبحها باید زودتر بیدار شویم اما مغز ما میگوید بخواب هنوز سه ساعت دیگر لازم داری. میدانیم که 30 کیلو اضافهوزن داریم اما مغزمان میگوید بخور. هنوز جاداری. تو باید از خوردن لذت بیشتری ببری و…
افراد موفق چگونه مغزشان را تحت کنترل میآورند؟
واقعیت این است که مغز همه ما پر از اطلاعات منفی است. هرروز هم مغز بهطور طبیعی به دنبال اطلاعات منفی میرود. خبر بدی که وجود دارد این است که این اطلاعات منفی فقط ما را در همانجایی که هستیم حفظ میکنند. تا انرژی کمتری مصرف شود و خطری ما را تهدید نکند.
اما آنچه که باعث رشد انسان میشود حرکت کردن و پیش رفتن بهسوی هدفها است. پس در مغز شما فضای خالی برای واردکردن اطلاعات مثبت وجود ندارد. فقط میتوانید اطلاعات منفی و بهدردنخور را از ذهنتان پاککنید و بلافاصله با اطلاعات مثبت جایگزین کنید.
مثلاً میخواهید خانه بخرید. آیا با گرفتن تصمیم اینکه باید خانه بخرید و فکر کردن به آن خانهدار خواهید شد؟ هرگز.
باید فکرهای منفی که در مورد خانه خریدن در مغزتان وجود دارد را شناسایی کنید. یک بررسی ساده انجام دهید چه فکرهای منفی در مغزتان وجود دارد که میتوانید بافکرهای مثبت جایگزین کنید؟
اولین فکر منفی در مورد خرید ملک که در ذهن همه ما وجود دارد این است. نمیشود. نمیتوانم. سرمایه ندارم. سخت است و…
پس باید تکتک این فکرهای منفی را شناسایی و بافکرهای مثبت جایگزین کنید. مثلاً بجای نمیتوانم باید جایگزین کنیم: چگونه میتوانم؟ بجای سرمایه ندارم جایگزین کنیم چگونه سرمایه لازم را به دست آورم؟ و…
اجازه ورود فکرهای منفی به مغزتان ندهید
بهاندازه کافی فکرهای منفی در مغزمان هست. بنابراین باید کلی انرژی صرف کنیم که فکر منفی را پیدا و حذف کنیم. از طرفی باید مواظب باشیم که فضایی که خالی کردیم دوباره بافکرهای منفی بزرگتر پر نشود.
خودتان را از محلهای منفی و آلوده دور کنید. شما هرروز در معرض اخبار، اطرافیان و محیط منفی اطرافتان قرار میگیرید که میتواند در لحظه هزاران فکر منفی را به مغز شما تزریق کنید.
رسانهها را نگاه نکنید. گوش نکنید. رسانهها آلودهترین منابع انتشار خبرهای منفی و ناامیدکننده هستند. رسانهها با انتشار خبرهای منفی و ترسناک زنده میمانند. هرچقدر سطح منفی بودن خبرها بیشتر باشد جذابیت بیشتری خواهند داشت.
لازم نیست هر اتفاق ترسناک و منفی که در دنیا رخ میدهد را اجازه بدهید که وارد مغزتان شود. این جمله احمقانه را از خودتان دور کنید که من باید از اطرافم مطلع باشم. یا اینکه من خبرهای زیادی را دنبال میکنم و هرکدام را که دوست داشتم انتخاب میکنم.
واقعیت این است که شما امکان فیلتر کردن فکرهای منفی را ندارید. خبرهای منفی و ترسناک بدون اینکه شما بخواهید وارد ذهنتان میشوند. دوباره باید مقدار زیادی انرژی و وقت صرف کنید تا این فکرهای منفی بهدردنخور را حذف کنید.
راهکار عملی برای محافظت مغز
لیست خواستههایتان را بنویسید. 12 مورد دلخواهتان را بنویسید و هرروز با جزئیات به یکی از آنها فکر کنید.
ساعاتی که اخبار گوش میکنید یا تلویزیون نگاه میکنید و یا در شبکههای اجتماعی جولان میزنید را بنویسید. حداقل یک هفته این کار را انجام دهید. شگفتزده میشوید که بهترین ساعات روزتان را صرف چهکار بیهودهای میکنید.
هرچقدر وقت صرف رسانهها میکنید را به نصف کاهش دهید. دوباره یک هفته زمانهای صرف شده را ثبت کنید. میتوانید از اپلیکیشن هایی مخصوص کنترل رسانهها در گوشی خود استفاده کنید که ورود شما به گوشی را ثبت کنند.
جملات مثبت در مورد هر هدفتان بنویسید و در معرض دیدتان قرار دهید. هرروز تعدادی از آنها را با صدای بلند بخوانید. تا از طریق گوش و چشمتان به مغزتان وارد شوند و جای خودشان را پیدا کنند.
10 درصد از درآمدتان را روی تغییر خودتان سرمایه گزاری کنید. کتابهای انگیزشی و مثبت بخوانید. در گروههای موفق ثبتنام کنید. در همایشهای انگیزشی ثبتنام کنید. با افراد موفقتر از خودتان ارتباط بگیرید. یک یا چند مربی و مشاور برای خودتان انتخاب کنید.
نتیجه
با جایگزین کردن فکرهای مثبت بهجای فکرهای منفی و بهدردنخور، مهمترین اقدام برای رسیدن به هدفهایتان را شروع کردهاید. اوایل کمی سخت به نظر میرسد اما بعد از رسیدن به هدفهایتان سختی مسیر را فراموش میکنید. پس بجای اینکه به زندگی معمولی و تحمیلشده عادت کنید زندگی دلخواهتان را بسازید.