چند سوال رایج در خصوص کارآفرین یا کارمند بودن‌:

آیا زندگی کارآفرینی ارزش دارد که داشته های فعلی تان را کنار بگذارید و به سمت موارد پیش بینی نشده بروید؟

خیلی از افراد فقط زیبایی‌های کارآفرینی را می بینند و همیشه در این خصوص رویا بافی می کنند. نیمه خالی لیوان را هم ببینید.

آیا کارمند بودن بد است؟

اگر کارمندان نباشند خیلی از امور انجام نمی گردد و شاید خیلی از کسب و کارها نتوانند به حیات خود ادامه دهند. پس می‌توان گفت کارمند خوب بودن خودش یک نوع کار آفرینی است.

کارمندانی هستند که هیچ کاری انجام نمی دهند یا کمتر از درآمدشان کار می کنند. این افراد بیکاران خطرناک هستند! افراد بیکار کاری انجام نمی دهند و حقوقی هم نمی گیرند. خسارت افراد بیکار بسیار ناچیز است اما کارمندان نامناسب می توانند به راحتی یک کسب و کار را نابود کنند.

پس اگر می‌خواهید کارمند خوبی باشید باید متناسب با حقوقی که می‌گیرید کار  انجام دهید واگرنه ممکن است اخراج شوید یا کسب و کاری را نابود کنید.

آیا فقط کارآفرینان می‌توانند زندگی لذت بخشی داشته باشند؟

خیر کارمندان نیز می‌توانند متناسب با درآمدی که دارند زندگی خوب و لذت بخشی را برای خود و اطرافیانشان بسازند. خیلی از کارمندان هستند که با همین درآمد‌های محدود زندگی بسیار شرافتمندانه، شاد و موفقی دارند و خیلی از افراد هم هستند که از زندگی شان لذت نمی برند چه کارمند باشند و چه کارآفرین.

بنابراین اگر دوست دارید کارمند باشید برای خودتان چند اصل مهم تعریف کنید و به آن‌ها پایبند باشید. مهم نیست سایر همکاران شما فریب کاری می‌کنند، کم کاری و یا حتی خیانت می‌کنند. اگر اصول درست را برای خودتان تعریف کنید و به آن‌ها پایبند باشید در هر جایی که کار کنید می‌توانید با خیال راحت زندگی کنید و از زندگی لذت ببرید.

کارآفرین ها از کجا می آیند؟

کارآفرین ها از انسان های روی زمین هستند در زمان تولد هیچ فرقی با بقیه ندارند و حتی قابل تشخیص نیستند کارآفرین ها از جایی مسیرشان را تغییر می دهند و وارد دنیای کارآفرینی می شوند.

جامعه را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

۱- معمولی

۲- غیر معمولی

افراد معمولی

افراد معمولی افراد رایج و عادی جامعه هستند، خودشان را مسئول نمی دانند، همیشه در حال فکر کردن و طراحی و برنامه‌ریزی هستند، کاری نمی کنند، اجرا نمی کنند، برنامه ها و ایده هایشان فقط در ذهنشان است، کارهای معمولی انجام می‌دهند و در نتیجه نتایج معمولی می گیرند.

زمانی که  کار می کنند نتیجه نمی گیرند، یا دیگران از نتیجه کار آن‌ها استفاده می کنند.

افراد معمولی وقت آزاد زیادی دارند ولی برای فردایشان برنامه ای ندارند.

آن ها توقع درآمد بالا دارند و تا پایان روز و یا حداکثر تا پایان ماه کار می کنند. دوست دارند درآمد زیاد با کار کمتر داشته باشند ولی خودشان هم به دنبال راه حل نیستند.

افراد غیر معمولی

آن ها به صورت غیر عادی می کنند، کار متفاوتی نسبت به معمولی ها دارند مناسب برخی کارهای عادی نیستند، نگاهشان به کار ها متفاوت است، علاقه به قوانین عادی ندارند. اعتراض به وضعیت فعلی ندارند. آن ها ایده های کمی دارند ولی زیاد اجرا می کنند.

آن ها گاهی شکست می خورند و گاهی نتایج خوبی می گیرند. وقت نصیحت کردن دیگران را ندارند.  وقت ندارند کارهایشان را برای دیگران توجیه کنند. بیشتر کار می کنند و معمولا هم نتایج خوبی می‌گیرند.

نتیجه گیری

در این مقاله درباره کارآفرینی و کارمندی و تفاوتهای این دو موضوع صحبت کردیم. در پایان لازم است یادآوری کنیم که نمیتوان برای تمام افراد نسخه یکسان پیچید و آنها را به سمت کارآفرینی سوق داد. این تصمیمی است که کاملا به شما و شرایطتان بستگی دارد. اما به عنوان یک توصیه باید بدانید کارآفرینی مسیر سختی است که باید قبل از ورود کردن به آن تمام جوانب را سنجیده و بعد عمل کنی